مترجــم دردها

هر آنچه سخت و استوار است،دود می شود و به هوا می رود

مترجــم دردها

هر آنچه سخت و استوار است،دود می شود و به هوا می رود

خواب نوزدهم

سود جستن از تجربیات شوم دیگران شاید توام با غم باشد،ولی در نهایت به سود خودمان تمام می شود که در مقام پیشگیری چاره جویی کنیم.در هیبت داستان نقل است از همراهی شیر و گرگ و روباهی که برای شکار یار یکدیگر شدند و شیر، گوزنی و گرگ قوچی و روباه خرگوشی شکار کردند.در نیمه روز؛ زمانی که به یکدیگر رسیدند شیر از گرگ خواست که عادلانه تقسیم قوت کند.گرگ گفت که گوزن برای شما و قوچ برای من و خرگوش برای روباه.حرفش به اتمام نرسیده بود که شیر با ضربتی سر ز تن اش جدا کرد.پس از آن رو به روباه کرد و خواستش را  دوباره تکرار کرد.روباه با زیرکی گفت که خرگوش برای صبحانه شما و قوچ برای ناهار و گوزن برای شام شما و در آخرجان سالم به در برد.


نیم قرن تصادفات رانندگی مهیب و تعداد زیادی کشته نیاز بود تا بشر به فکر ابداع کمربند ایمنی بیفتد.کمربند های نخستین بی شباهت به کمربندهای شلوار نبودند و تنها دور شکم را می گرفتند.تعداد زیادی دیگری دل و روده شان به هم ریخت تا به مکانیزم فعلی کمربند ها رسیدیم و امروزه دیگر نصب کیسه های هوا برای سر و زانو و کیسه های پرده ای برای حراست از جان سرنشینان اجباری شده است(البته نه در ایران).در صنعت هوانوردی واقعیت تلخی وجود دارد که سقوط طیاره از عرش به فرش و جان باختن تعداد زیادی دستمایه ساخت هواپیماهایی امن تر می شود.متخصصان می نشینند و ارزیابی می کنند که ایراد کار از کجا بود تا مشکلی چنین مجددا دامنگیرشان نشود.انسان خردمند و تجربه گرای امروزی بدین نتیجه رسیده است که بهتر است از تجربه ها درس بگیرد و از سوراخی واحد دو یا چند بار گزیده نشود.


زلزله اعجاب آور ژاپن در عمل نزدیک به هزار برابر نیرومند تر از زلزله بم بود.ژاپنی ها هر چند از زلزله های مکرر در مکررشان درس گرفته بودند ولی حساب سونامی را نکردند و خسارت اصلی را موج های ده متری زد و نه زلزله اصلی.چند هزار نفر دیگر جان شیرین از دست دادند تا بشر گوشه ای دیگر از خشم طبیعت را به چشم ببیند.تصور کنید اگر مردمی پند آموز نبودند حجم خسارت چقدر می شد؟


قریب به یک دهه از زلزله بم می گذرد و با دیدن تصاویر این حس به آدم دست می دهد که گویا زلزله در دی ماه 89 رخ داده است.در گوشه ها و کناره ها هنوز خانه ها با اصول مسلمه مهندسی سازگاز نیست.آب و سیمان و ملاط را با ترکیب درست با یکدیگر مخلوط نمی کنند و اسکلت ها مدتها سرراست و در بسیاری نقاط زنگ می زنند  و سازه ها به نسبت اندازه سنگین است.گویا در در پس زمینه فکرها این خیال نقش بسته که دیوار هر چه پهن تر بهتر و دیگر کسی به تنش و کشش و مقاومت مصالح دقیق نمی شود.در کشور خاور دور زلزله 7.1 ریشتری پس لرزه ای ناقابل است و زلزله هشت ریشتری یک نفر را به کام مرگ می فرستند.در این گوشه از خاور میانه تصور اینکه زلزله ای همچون  پس لرزه مذکور بیاید آن قدر تیره است که لرزه بر تن می افکند


فعلا که دستمان کوتاه است و تا حدودی زبانمان دراز.اتحاد ناهمگونی برای دل بستن به رحمانیت معنویت برتر وجود دارد که نقدا قوانین طبیعت را بی خیال شود و در این مورد خاص شخصا وارد گود شود.با سازه ایی که در حین بازسازی و یا ارتقاء ارتفاع فرو می ریزند ظاهرا چاره دیگری نیست.بهتر است بیشتر از این چوب لاچرخ موضوع نکنیم و کام تلخ نکرده و امید داشته باشیم که اگر می میریم،دست کم بی خبر می رویم


پ.ن. 1: این را اگر نگویم بر دلم سنگینی خواهد کرد.چند سال پیش که ساختمان پنج طبقه سعادت آباد فرو ریخت،هفده نفر جان باختند که تعدادی از آنها از لرستان بودند. آشنای یکی از آنان با مجله شهروند امروز - که مجله ای عالی بود و توقیف شد - مصاحبه کرد.تعریف کرد که اجساد را با بیل مکانیکی از زیر آوار خارج کردند و بیل بدن چند تن را پاره کرده است.در انتقال جسد ها آنقدر تعلل شد که متعفن شدند و به سرعت بعد از این حادثه آنجا را صاف کردند و درخت کاشتند.در پاسخ به اعتراض اقوام جان باختگان مسئولین انها را وحشی نامیدند.چند روز بعد رییس آتش نشانی از کار آتش نشانی با حماسه یاد کرد.همین


پ.ن2:منبع اش را در بلاگ بعدی با مشخصات دقیق خواهم گفت.فعلا در کافی نتم


پ.ن.3:همت این مردم در بازسازی موطن خویش براستی قابل ستایش است

عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت

 

پس نوشت:امکانات این سایت شاید به درد برخی از دوستان بخورذ[کلیک]

نظرات 8 + ارسال نظر
نیکادل دوشنبه 29 فروردین 1390 ساعت 17:21 http://aftabsookhte.blogfa.com

سلام
اشارات به جایی بود و قیاس تلخی .

فانی سه‌شنبه 30 فروردین 1390 ساعت 21:02 http://newmidwife.persianblog.ir

قریب به یک دهه از زلزله ی بم می گذرد...قریب به بیست سال از زلزله ی رودبار می گذرد...قریب به سی سال از بمباران شهر های جنوبی می گذرد....ما حال عبرت گرفتن نداریم!نمی بینی چقدر واسه ظهور آقا و به آخر رسیدن دنیا دعا می کنیم؟!

به آخر رسیدن دنیا !جالب این جاست که دویست سالی می شود که منتظر چنین پدیده ای هستند.منتظر آمدن منجی بودند و در اصطبل ها اسب سفید می گذاشتند و در نهایت باب و بها الله ظهور کردند !

۱ سه‌شنبه 30 فروردین 1390 ساعت 22:44

در ژاپن برای مقابله با سونامی هم سال‌هاست اقداماتی انجام می‌دهند مانند خروج کامل ساکنین یک جزیره به دلیل بلندی‌موج‌ها در سال‌های اخیر / به گمانم این بار سونامی پدید آمده از زمین لرزه خیلی بلندتر از همه‌ی سال‌های گذشته و پیش بینی‌ها بود

عکس بسیار خوبی انتخاب کردید

خب من از این خبر نداشتم.۱۰ متر بلندی داشت که در برابر ۳۰۰ متر مگا سونامی چیزی نیست.در آمریکا خبر دارم که محاسباتش را انجام دادند که در برابر بروز مگا سونامی چه باید کرد.برای شهر هایی نظیر نیویورک.جالب این جاست ذهنشان آنقدر دور ها را دیده که فکر اینکه کوهها در افریقا ریزش کنند در اقیانوس را هم کردند !

میله بدون پرچم چهارشنبه 31 فروردین 1390 ساعت 00:09

سلام
واقعاً تلخ بود و سوال برانگیز
اما 6 روز برای بازسازی هم خیلی عجیب است! باور نکردنی است!

ژاپن است برادر.به این فکر کن که مردم چه قوت قلبی پیدا می کنند با این باز سازی ها.عمران و آباد شدن مجدد اش بماند

داستان تکراری چهارشنبه 31 فروردین 1390 ساعت 21:51 http://baharakmv2.blogfa.com

آرزو بر جوانان دیروز عیب است؟ من هم دلم از این وطن ها میخواهد. دوست دارم همه چیز سر جایش باشد تا من هم مثل همه از صبح تا بوق سگ کار کنم و هی نگویند ایرانی ها تنبل هستند. مثل اوائل انقلاب که میگویند همه را شور حسینی گرفته بوده و تا چند روز کشورمان آرمان شهر شده بوده... خوبی هایش را میگویم ها. بدی هارا کار ندارم.

پیر ها اخر چنین آرزوهایی دارند !

درخت ابدی پنج‌شنبه 1 اردیبهشت 1390 ساعت 06:03 http://eternaltree.persianblog.ir

بند اولت کلیله و دمنه‌ای بود.
عکس آخرت در مورد عمل‌گرایی بازتاب زیاد داشته.
حالا این وسط چه اتفاقی میفته الله اعلم!

حالا کلیله و دمنه ای بود خوبه یا بد؟

فانی جمعه 2 اردیبهشت 1390 ساعت 02:42 http://oldmidwife.persianblog.ir

سلام برادر.اگه حوصله اش رو داری آدرس منو تغییر بده.http://oldmidwife.persianblog.ir

سلام
حتما.اتفاقا دیروز که دیدم قلوه کن کردن وبلاگت را چقدر ناامید شدم

منیره شنبه 3 اردیبهشت 1390 ساعت 01:04 http://booyedoost.blogfa.com

سلام محمد رضای عزیز
ما اینجا برخودار از جلوه های ویژه ای هستیم که اولش از غصه ِ اینکه ای خدا اینجا هم از سر و صدا و گرد و غبار ساخت و ساز در امان نیستیم . اما جای شما خالی دلتان نخواد تو رو خدا .مثل یک فیلم جذاب به تماشا مینشینیم کی فکرش رو میکرد آلمانی اینقدر توی کار یدی تنبل باشه تمام کارها مکانیزه یک نردبان برقی رو میخوان بزارن تا مصالح رو بفرستند بالا , پت و مت دیدین همون جوری ...
اما ابزار کار رو به درستی و بی نقص انجام میدند . بک باغچه و فضای سبز که مرخواند بسازند انگار دارند سنگر ضد تانک می سازند ...
کاملن قابل مقایسه با جاده ساحل قوی انزلی که ترانزیت تریلی های گمرک هست و هر ماه پینکی جدید و قلمبه آبله گونش می کنه .
( ممنون از کامنتی که برای تولد محمد رضای من گذاشتین بد نیست جوابش رو هم بخونین وخوشحال میشم به تولد دخترم هم بیاین )

من این بی نقص کار انجام دادن ر در بابا دیدم.وسواسی ترین و دقیق ترین آدمی ست که در زندگی دیدم.باید از نزدیک ببینید تا باور کنید با چه وسواسی کارهایش را انجام می دهد.عاشق این خصلت آلمانی ها هستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد