مترجــم دردها

هر آنچه سخت و استوار است،دود می شود و به هوا می رود

مترجــم دردها

هر آنچه سخت و استوار است،دود می شود و به هوا می رود

صد و دوازده

گاهی ترس ِ اینکه زبان سرخ سر سبز را بر باد بدهد،قلم را می لرزاند.

تصمیم داشتم به مناسبت تولد رهبر حاکمیت، متنی بلند بالا بنویسم،مدام کوتاه و کوتاه تر شد تا به یک متن معمولی رسید،دیدم همین هم ممکن است به فیل تـــــــِـــر شدن وبلاگ بینجامد و یا حتی عواقب بدتر از آن،از نگاشتن اش منصرف شدم.به هر حال جایگاه او،در مقام کسی که رهبر یک نظام می شود و رسانه ها و تریبون ها و بلندگوها یک دست در اختیار اوست،محل وارسی بیشتر ست،بسیار بیش تر از شخصی که چنین جایگاهی را دارد.چــــه آنکه تقریبا ً و تحقیقا ً انتخاب هر فرد دیگری از این سنخ، اوضاع و احوال امور  کشور را چنین می کند.سیر تحولات گفته های وی خود می تواند محل توجه باشد.


در وهله بعد سیر تاریخی القابی که به او منتصب شد.پیش از انقلاب در کسوت یک آخوند مـــُنور الفکر،کسی که از استانداردهای منبریون جلوتر بود،در سیمای کسی که ابایی نداشت با سیگار و یا پیپ جلوی رسانه های همگانی ظاهر شود ( که در بین آخوند ها سابقه نداشت) و تعدادی از دوستان صمیمی اش از مخالفین اعتقادی اش بودند.تا اینکه سالهای پس از انقلاب از «حجه الاسلام» به یکباره به «آیت ا...» ارتقا درجه پیدا کرد،جانشین «امام »شد و پس از آن «حضرت ایت الله »و کمی بعدتر «رهبر انقلاب» و در ادامه «مقام معظم رهبری» و در درجه ای بالاتر،«رهبر مسلمین جهان »- حتی سنی ها و وهابیون -  شد.تا اینکه در آخر پس از انتخاب جنجالی 88 و کمی رد و بدل شدن فحش، و چه بسا در پاسخ به آنها،در پرچم ها و بنـــِــر های غول پیکر بسیج به اسم «امام »و «نائب امام زمان» به تصویر کشیده شد،در مواردی چندین بنـــر غول پیکر تصویر او را نشان می داد که در حال پیش کش پرچمی به امام غائب - به زعم خودشان - است و تعدادی حدیث هم در همین راه ساخته شد،نظیر اینکه سیدی از خراسان خواهد آمد و الخ و خاطراتی نقل شد نظیر اینکه به محض به دنیا آمدن نام «علی» را صدا زده و...وارسی تمام این القاب و صفات در جای خود جالب توجه است.


البته بحث بر سر این نیست که تمامی این صفات به یکباره ظاهر شد،بلکه بحث بر سر اینست که تا چه حد با گذشت زمان و -شاید به طور سیستماتیک - هاله قدسی افزایش یافت.


اینها همگی برای من بحث های جذابی هستند که شاید در آینده به تفضیل به آن بپردازم.جال که سر سبز را از زبان سرخ بیشتر دوست می دارم و ترجیح می دهم سر خط ها را با مخاطب شریک شوم.شاید او هم از این موارد تاکنون به سادگی گذشته باشد.


پ.ن: الان که چک کردم،متوجه شدم صفحه مربوط به رهبر حاکمیت در ویکی پدیا فیل تــــِــر شده،آخرین باری که آن را خواندن ابدا ً توهینی در آن نیافتم.چیزی اضافه شده یا اینکه دانستن تعطیل؟


نظرات 8 + ارسال نظر
الهه شنبه 24 تیر 1391 ساعت 23:34

الآن مثلا ننوشتی دیگه؟!!!

برای اهل دل یک اشارت کافی ست !

بابک اسحاقی یکشنبه 25 تیر 1391 ساعت 00:18

من خدا رو هزار مرتبه شکر می کنم که شما سر سبزتان را دوست دارید محمد رضا جان !

( آیکون خنده هیستریک ناشی از التزام کامل به موازین جمهوری اسلامی )

زبان سرخم را هم دوست دارم،همه چیزی که به جان مربوط بشود را کلا ْ دوست می دارم !

ر- پ یکشنبه 25 تیر 1391 ساعت 09:17

برادر من می خوای یه محبتی بکنی اینجا به این مباحث جذاب نپردازی ؟ تازه الان کوتاه و کوتاه تر شده ؟ الحمد ل... که چی بوده و چی شده !

به به ! سلام علیکم !خوب هستید شما؟

خب خواهر من وقتی همه دل در گرو رهبر نظام (ع) دارند،چرا نباید نوشت؟!

[ بدون نام ] یکشنبه 25 تیر 1391 ساعت 17:24

بعضی وقتها القابی به او نسبت داده می شود که به پادشاهان عثمانی و صفوی داده نشده است!

بصیرت نداشتند خب !

نرگول دوشنبه 26 تیر 1391 ساعت 23:47 http://dandelion-unaware.blogsky.com/

منم با این هاله قداست مشکل دارم. یه عده کلا وقتی یه چیزی رو شرع می کنن باید تا آخرش برن دیگه!همین افراط ها تو هر جناحی به اینجا کشوندتمون دیگه!
به همون دلیلی که وبلاگ من فیلتر شد

وبلاگت را دیدم،به نظرم پیگیری کنی می توانی بازیابی اش کنی.البته اگر جنس نوشته ها همین باشد.

دوم اینکه سخت نگیر،من هفت خانه عوض کردم و باکم نیست،شما هم سخت نگیر،خدا بزرگه !

[ بدون نام ] سه‌شنبه 27 تیر 1391 ساعت 13:59

سلام
وقتی کار خیلی بالا می گیرد که آدم پیش خودش فکر کند که نکند صد سال قبل و دویست سال قبل و پونصد سال قبل و هزار سال قبل و هزار و چهارصد سال قبل و دوهزار و پانصد سال قبل هم همین قصه بوده است... یعنی خیلی از ساختارها به همین نحو شکل گرفته و ساخته شده باشد و الخ...
به هر حال آدماش که همون آدما هستند ... من که باورم نمیشه عوض شده باشیم!...نهایتاً این که توی بیمارستان با یه هموطن دیگه عوض شده باشیم که توفیری ایجاد نمی کند...

سلام برادر بزرگتر من،اعصاب نداری ها !


من که چند بار خوندم دقیق نفهمیدم منظورت چی بود !

میله بدون پرچم سه‌شنبه 27 تیر 1391 ساعت 14:00

اسمم یادم رفت!!!
بالایی منم

بله،عرض ارادت داریم خدمتتون !

ر-پ چهارشنبه 28 تیر 1391 ساعت 10:22

سلام محمد رضا خان
راستش را بخواهید من هم به دغدغه جناب میله زیاد فکر کرده و می کنم و بعید نیست همین " نکند " ها باعث بی زاری از هر چه دین و نمادهای آن شده باشد؟

سلام مجدد

آه،بلی،تازه دستم آمد !
از جناب حسین خوان پوزش می طلبم !

در موارد زیادی چندان دور از انتظار هم نیست.هر چند دست و پا گرفتن چنین القاب و صفاتی با تمرکز شدید قدرت در منطقه محدود ارتباطی مستقیم دارد،و خواص اجتماعی همان جامعه،و موقعیت زمانی و "روح حاکم " بر زمانه و حتی زبان و اسطوره ها و...

مطمئنا چنین مواردی تاثیر داشته،مهم میزان تاثیرش بوده است،که آن خودش بحثی دگر است که به وقتش بدان خواهیم پرداخت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد