مترجــم دردها

هر آنچه سخت و استوار است،دود می شود و به هوا می رود

مترجــم دردها

هر آنچه سخت و استوار است،دود می شود و به هوا می رود

صد و هشت

از دور دست ها صدایی بــــَس نـــَکـَــــره می آید،مداحی ست که می خواند:های.. هــای ... هــــای.مفهوم نعره هایش را هر چه توجه می کنم نمی فهمم،نکته ناراحت کننده اش اما این است که برای پرهیز از بیش شنــُــفتن اش،مجبورم پنجــره ی ِ توری زده ای، که باد  ِ خنک ِ غروب هنگام بی پشه از آن می وزد را ببندم. دو صد حیــــفـــ...


کنجکاو می شوم ببینم چه خبر است.شال و کلاه کرده و عازم می شوم،می بینم سر خیابان تعدادی از برادران نو ظهور بسیجی داربست زده اند و بساط چای و شربت و ساندیس و ... علم کردند.در کنارش بـَـنــِــر غول پیکری از مقام معظم که در حال خندیدن است،کنارش:رهبرم سید علی.فردایش که دوباره می روم می بینم بنر فوق الذکر،دو نیمه شده،احتمالا  ًمحارب و منافق و نوکر صهیونیسم و فریب خورده غرب و فارسی وان بین لعنتی و منحرفی،به آن حمله کرده.البته شاید هم کار باد بوده.کـــــَــس چه داند.


پیش تر ها که صدای - به قول اخوان - «دوبس،دوبس» ماشین ها بلند می شد،صابـــــصــِدا  نهایت در قضاوت عامه،قرتی ای بود که جوگیر شده و آرامش ملت بر هم می زند.قانون تصویب شد که برخورد کنند...برخورد کردند.کمی بعد دستشان آمد که می توان لابد ضبط و باند و ساب و تیوتر و ... را هم اسلامیزه کرد.حاصلش شدند جوانانی که با  پیکان ها و صدای بلند مداحی و شیشه های پایین در محرم در خیابان ها می چرخند.(مدرن تر ها پراید دارندکمی بعد بساط مداحی با اکو و بــنـــر و صدای بلند و شربت و لیوان یک بار مصرف و... به راه شد.



فرقی نمی کند،صدای بلند در هر صورتش،آزار دیگر شهروندان است،چه «دوبس،دوبس» باشد و چه صدای مداح ِ غرق در ریش،گوش را آزار می دهد ومردم هم سوگند وفاداری یاد نکردند که در هر شرایط و هر زمانی و با هر حجم صدایی به آن ها گوش بدهند.برای عده ای - که کم هم نیستند - در هر شرایطی نفرت انگیز است.اینکه برخی از حمایت قانونی برخوردارند چنین کنند هم دیگر شنیع تر.


...


تا آن جا هم که من با خبر شدم،تا این لحظه حدیثی وجود ندارد که چــَشم باز کردن را از گناهان کبیره بشمارد،یا دست کم حدیث مربوطه تاکنون رو نشده.دوستان نـــئـــو بسیجی می توانند برای لحظاتی هم شده صبر کننده و در آستانه نیمه شعبان و این عید مبارک،از شربت و ساندیس و کیک و شیرینی و ... دست بکشند تا محض آزمایش هم شده،ببینند که آیا از رهگذرین کسی می ایستد تا دم و دستگاه و صدای زیبا را بشنود یا نه و تعداد کدام یک بر دیگری می چربد:منتظران حضرت یا منتظران شربت



نظرات 4 + ارسال نظر
منیره چهارشنبه 14 تیر 1391 ساعت 18:37 http://rishi.persianblog.ir/

منتظران شربت
راس راسی پاره اش کردن ؟!!
در حدیثی آمده :
هر چی بیشتر یه "چیزی " را از در و دیوار آویزان کنید همان "چیز" از چشمها می افتد . بسان همان "چیزهایی " که اینجا بر بنرهای خوش ترکیب و شیک خویشتن خویش را می نمایانند و کسی محل سگ بشان نمیگذارد و کلّن آن "چیز" بی "چیز" میشود .
پس هان ای پسر ! "چیز" ها را بردارید تا بر دل نشیند با چسب هم بر چشم نتوانید چسبانیدن !

نوشینه پنج‌شنبه 15 تیر 1391 ساعت 17:34 http://nargess7.blogfa.com

سلام پارک مقابل خانه ما هم دیشب جشن بود نوار گروه آرران را گذاشته بودند حضرات و بساط پذیرایی هم پهن بود . مهمان داشتم نشد بورم برای همگی مان جالب بود که کنسرت این گروه گاه تکفیر می شود و در سایر مواقع بلند کردنش مزاحمت است اما در این عید تجویز می شود اما دست همشهری ها درد نکند حداقل نوحه نگذاشتن و ما را به رقص آوردن

پیانیست شنبه 17 تیر 1391 ساعت 16:03

دخترم میگفت ساسی ماکنه داره میخونه؟

ر- پ سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 11:57

جانا سخن از زبان ما می گویی ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد